تا سه ماه پیش، حکومت‌ها و دولت‌ها در عرصه کشور، فعال مایشاء بودند و آنچه را به‌صلاح می دانستند اعمال می‌کردند و ملت‌ها هم کم‌وبیش مجبور بودند از حکومت‌های خود پیروی کنند. حکومت‌ها بعضا در فکر جنگ با یکدیگر و یا رقابت با رقیبان خود بودند و در این راه کمتر به‌نظرات مخالف مردم خویش، […]

تا سه ماه پیش، حکومت‌ها و دولت‌ها در عرصه کشور، فعال مایشاء بودند و آنچه را به‌صلاح می دانستند اعمال می‌کردند و ملت‌ها هم کم‌وبیش مجبور بودند از حکومت‌های خود پیروی کنند. حکومت‌ها بعضا در فکر جنگ با یکدیگر و یا رقابت با رقیبان خود بودند و در این راه کمتر به‌نظرات مخالف مردم خویش، گوش فرا می‌دادند. ابزار آنها عمدتا ابزار نظامی و اقتصادی بود و به این ابزار افتخار می‌کردند.

 

اما با اعلان جنگ کرونای ناچیز که همه وزن هزاران‌میلیاردی آنها برای کره‌زمین زیر پنج گرم است، به‌‌یکباره جهان بهم ریخت و همه زورمداران، خود را میان تهی دیدند و نه‌تنها ابزار‌های نظامی و اقتصادی به‌کمکشان نیامد، بلکه همه این ابزار‌ها به‌سرعت از دستشان خارج شد. ترس از دست دادن اقتدار خود باعث شد حکومت‌ها اعم از شرق و غرب، دمکراتیک و غیردمکراتیک، ابتدا از پذیرش وجود کرونا و اعلام جنگ سوم جهانی، سر باز زنند و تا آنجا که توانستند به‌حضور آن در جامعه خود اعتراف نکردند. غافل از اینکه این روش برخورد، به‌تضعیف بیشتر اقتدار حکومت‌ها انجامید و کرونا همانند غده‌‌سرطانی در تمام ساختار آن حکومت‌ها ریشه دوانید تا آنجا که کلاف از دست همه خارج شد.

 

برخی با تکیه‌بر قدرت نظامی و روش‌های غیردمکراتیک توانستند نظیر چین از گسترش ویروس کرونا تا حدود قابل قبولی جلوگیری کنند ولی متحمل خسارات اقتصادی فراوان شدند در حدی که ارکان این کشور را متزلزل کرد. برخی دیگر نظیر ایتالیا و اسپانیا در جایگاهی نبودند که به‌اندازه کافی از قدرت نظامی خود استفاده کنند و سعی کردند از روش‌های دمکراتیک بهره ببرند؛ لذا شاهد تزلزل در اقتدار ملی و فروپاشی نظام اقتصادی خود شدند. اما کشورهایی چون ترکیه، بریتانیا و آمریکا آنقدر خود را در برابر جنگ جهانی کرونا قوی و مقاوم می‌پنداشتند که انگار آن باعث شد به‌یکباره شاهد خسارات انسانی فراوان شوند و افسار اقتصادی خود را به‌دست کرونا سپردند تا آنها را راهبری نماید. برخی دیگر هستند که هنوز در خواب غفلت به‌سر می‌برند و چون به‌قول رئیس‌جمهور بلاروس تاکنون کرونا را به‌چشم خود ندیده‌اند، هیچ اعترافی بر وجود آن نمی‌کنند.

 

با اینکه روسیه در این وسط قرار داشت ولی پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد روسیه همچون آمریکا آینده وخیمی خواهد داشت و مشخص نیست آثار کرونا تا چقدر ساختارهای سیاسی و اقتصادی روسیه را متزلزل سازد. جنگ کرونا برای اولین‌بار نه‌تنها علیه حکومت‌ها بود بلکه صحنه آزمایشی بود که حکومت‌ها چقدر کارایی داشته و چقدر به‌سلامت و امنیت ملت‌های خود می‌اندیشند.

 

ناکارآیی بسیاری از حکومت‌ها در اداره یک جنگ و بحران، بر همگان روشن شد. آنها که می‌خواستند یا مجبور بودند نشان دهند در اندیشه مردم خود هستند، درصدد برآمدند آستین بالازده و در ازاء ماندن مردم در خانه، به آنان کمک مالی بکنند. اما این مهم از هر حکومتی برخاسته نبود. برخی از حکومت‌ها چون ایران هرچه اعداد را بالا و پایین کردند، دیدند در پرتو تحریم‌ها و سوءمدیریت‌های گذشته، چنین امری از آنان ساخته نیست؛ لذا عطایش را به‌لقایش بخشیدند و گفتند مردم بروید کار کنید ولی از خود در برابر کرونا مواظبت کنید. حکومت‌ها در جنگ سوم جهانی، با چالش‌های متعدد زیر ضربات کشنده کرونا آنچنان اقتدار خود را از دست دادند که اگر در ظرف چند ماه آینده هم چاره‌ای برای درمان کرونا اندیشیده شود، دیگر این حکومت‌ها، حکومت‌های سابق نخواهند بود.

 

حکومت‌هایی که با چالش مردم خود و با چالش‌های اقتصادی و اجتماعی فراوانی روبه‌رو خواهند بود و شاید سالها طول کشد تا به‌اقتدار گذشته دست یابند و شاید هم هرگز دست نیابند. ولیکن جنگ کرونا اصولا باعث شد رابطه مردم و حکومت در ساختار سیاسی امروزه جهان دگرگون شود و مردم به‌حقایقی دست یابند که در گذشته به آن توجه نمی‌کردند.

 

امروز مردم جهان دریافته‌اند نباید فقط به‌امید حکومت‌هایشان بنشینند و یا آنچه حکومت‌ها تاکنون گفته‌اند لزوما صلاح و مصلحت جامعه نبوده و نیازمند دخالت بیشتر ملت‌ها در سرنوشت خودشان می‌باشد. آنان فهمیدند آنچه را حکومت‌ها به‌عنوان سمبل قدرت به‌ملل خود فروخته‌اند احتمالا ابزاری ناکارا هستند که در چنین مواردی فاقد مشروعیت می‌باشند. ملل جهان فهمیدند دیگر بس است در انتظار حکومت‌ها برای حفظ و حمایت از حیات کره‌‌زمین باقی بمانند و تا دیر نشده باید خودشان آستین بالا زده و از روبه‌رو شدن با جهان تاریک و رمز آلود آینده، خود را نجات دهند.