ما و عربستان نوین
ما و عربستان نوین

پیوند زبانی، بازرگانی و حکمرانی میان ایرانیان و اهالی شبه جزیره عربستان، هر چند محدود، به پیش از اسلام بازمی گردد.

عصر خوزستان – دکتر حسن دادخواه:

(پیشکش به شادروان دکتر آذرتاش آذرنوش)

پیوند زبانی، بازرگانی و حکمرانی میان ایرانیان و اهالی شبه جزیره عربستان، هر چند محدود، به پیش از اسلام بازمی گردد.

در آن برهه، حتا قبایلی از عربان در نواحی جنوبی و جنوب غربی ایران سکونت گزیده بودند. وجود واژگان با ریشه فارسی قدیم در زبان عربی حتا در قرآن کریم، از نشانه های این پیوند زبانی و بازرگانی است.

پس از اسلام، تا سال ۵۰ قمری و کمتر از نیم سده از بعثت رسول اکرم (ص)، در برهه حکومت چهار خلیفه راشدین و اوائل دولت امویان، تقریبا تمام نواحی ایران تا آنسوی شمال شرقی ایران، به دست مسلمانان عرب گشوده شد و تاریخ ایران پس از اسلام با گسترش پیوند های جدید و ژرف زبانی، ادبی و علمی در کنار درهمامیزی نژادی و خونی و ارتباطات سیاسی و حکمرانی به مرحله دیگری وارد گردید.

از این دوره به بعد ایرانیان کوشیدند ضمن دستیابی به استقلال سیاسی و تشکیل دولت های مستقل از خلفای عباسی، از میراث دین اسلام و پیوند و داد و ستد میان زبان فارسی و عربی بیشترین بهره را ببرد و فرهنگ و تمدن ایران باستان را در متون عربی به عنوان زبان دین و زبان جهان آن روزگار، مانا و پاس بدارد.

وجود شاعران ایرانی تبار عربی سرا و نویسندگان دو زبانه در دربار خلفای عباسی و دولت های عربی و رفت و آمد شاعران بزرگ عرب به ایران و دربارهای دولت های ایرانی و وجود دانشمندان ایرانی و خدمات علمی و ادبی آنان در خدمت به دین اسلام و زبان عربی، گواه این پیوندهای تاریخی میان ایرانیان و عربانی است که کم کم از شبه جزیره عربستان به قلب آفریقا و جنوب اروپا راه یافته بودند.

سخن به گزاف نیست که تمدن اسلامی پیش از حمله مغول، دستاورد همین پیوند و ارتباط مسالمت آمیز بوده است.

ناگفته نماند که بالاخره آمدن یا حمله مسلمانان عرب به ایران و هر سرزمین دیگری، هر چند در قالب ترویج دین اسلام بوده است، با واکنش و مقاومت و خیزش حرکت های اعتراضی روبرو شد که بطور طبیعی حاصل احساسات وطن دوستانه و دفاع از سرزمین و حفظ فرهنگ و زبان از سوی مردم مغلوب است.

افزون بر این، اختلافات مذهبی و مخالفت برخی خلفا با خوانش های تازه و جدید از متن و آموزه های دینی و ستمکاری حاکمانی که به اسم دولت اسلامی و با داشتن زبان عربی حکومت می کردند، همه و همه دست به هم داد و تخم دشمنی و بدگمانی را در برهه هایی میان ایرانیان و اهالی کشورهای عربی و میان طرفداران افراطی فرهنگ ایرانی و فارسی زبانان از یک سو و عرب زبانان از سویی دیگر، دامن زد.

این بدگمانی و دشمنی ها و افراط و زیاده روی در منش نیک ملی گرایی گاهی دستاویز دولت ها در دوره های قرون میانه قرار گرفت تا توسعه طلبی و کشورگشایی های خود را زیر پوششی حمایت و جانبداری از باورها و خوانش های فرقه ای دنبال کنند.

در لابلای این زشتی ها اما دانایان و هنرمندان و دانشمندان از هر دو زبان فارسی و عربی در گستره جغرافیای جهان اسلام، به خلق هنر و معماری و ادبیات و علوم ادبی و سازه های تمدنی و مراکز علمی اهتمام ورزیدند.

در عصر حاضر و جهان مدرن و در پهنه تودرتوی سیاست ورزی جدید اما پیوند و ارتباط میان ایران و عربستان به عنوان بزرگ ترین، ثروتمندترین و قدرتمندترین کشور عربی، داستان دیگری دارد که کاملا باید متفاوت از پیشینه تاریخی ایرانیان و اهالی شبه جزیره عربستان دیده شود.

در این راستا برای مقامات کشورمان دو نکته حائز اهمیت است. یکی در زمینه داخلی که احترام به حقوق قانونی و طبیعی شهروندان ایرانی بدون در نظر داشتن زبان و نژاد و مذهب است که تامین کننده امنیت داخلی و یکپارچگی سرزمینی ایران است و دیگری در زمینه خارجی و روابط بین المللی و منطقه ای است که تامین و حفظ مصالح ملی ایران و ایرانیان ایجاب می کند تا حکومت و دولت های ایران، روابط خارجی خود را بخصوص با کشورهای مسلمان همسایه و بویژه با کشورهای مسلمان و عرب زبان همسایه و هم مرز، در قالب گفتمان “ملت و دولت” و احترام به قواعد بین المللی تعریف کنند و دغدغه و نگرانی ها و دلبستگی های معرفتی و مذهبی خود با کشورهای عرب منطقه را در چهارچوب همین گفتمان پیگیری کند.

روشنتر بگویم که باورهای مذهبی و اختلافات تاریخی شیعه و سنی و امور مربوط اماکن مذهبی که مورد احترام خاص ماست، به هیچ وجه نباید موجبات تفرقه و دشمنی و بدگمانی و منازعات سیاسی و قطع ارتباط اقتصادی و رقابت های بازرگانی شود بلکه همین مسائل اختلافی می تواند زمینه گفت و گوهای علمی و روابط دانشگاهی و حوزوی و مدارس دینی و ادامه داد و ستدهای زبانی و فرهنگی را فراهم کند.

بی گمان در سایه برقراری همکاری و همیاری میان ایران و عربستان، هر دو کشور ضمن برخورداری از مزیت های یکدیگر، می توانند در ایجاد صلح منطقه ای، ثبات در بازار نفت، رونق اقتصادی کشورهای منطقه، تنش زدایی، جلوگیری از رشد گروه های تروریستی و نزدیکی هر بیشتر مذاهب اسلامی موثر واقع شوند.