مطلب حاضر به قلم دکتر عباس امام (نویسنده، مترجم، ایران‌پژوه و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز) درباره پروفسور ویلم فلور (ایران‌شناس) است. وی در این مطلب که آن را در اختیار ایسنا گذاشته، می‌نویسد: ۱. مقدمه پروفسور ویلم فلور ایران‌شناس (زاده ۱۹۴۲) است و ۸۰ ساله که در ۴۰ سال گذشته ۴۰ کتاب درباره […]


مطلب حاضر به قلم دکتر عباس امام (نویسنده، مترجم، ایران‌پژوه و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز) درباره پروفسور ویلم فلور (ایران‌شناس) است.

وی در این مطلب که آن را در اختیار ایسنا گذاشته، می‌نویسد:
۱. مقدمه
پروفسور ویلم فلور ایران‌شناس (زاده ۱۹۴۲) است و ۸۰ ساله که در ۴۰ سال گذشته ۴۰ کتاب درباره تاریخ، تمدن و فرهنگ ایران نوشته و حدود ۲۸۰ مقاله نیز در همین زمینه‌ها در نشریات گوناگون منتشر ساخته است که بسیاری از آنها به فارسی برگردانده شده‌اند. دکتر فلور با اینکه بیش از ۲۰ سال را به عنوان «کارشناس انرژی» در «بانک جهانی» مشغول به کار بوده و به اقتضای شغل خود دائما در حال سفر به چهار گوشه جهان بوده است ولی هیچ گاه رابطه عمیق خود با بررسی و کندوکاو تاریخ، تمدن و فرهنگ ایران را قطع نکرده است به گونه‌ای که این جمله وی زبانزد آشنایان با کار اوست که مرتب می‌گوید: «ایران، لیلی و من مجنون ایران‌ام». نوشته‌های استاد فلور در دانشنامه‌های معتبر ایرانیکا، دایره‌المعارف اسلام و نظایر آنها منتشر شده‌اند. وی بارها به ایران سفر کرده، به فارسی سخن می‌گوید، از مناطق بسیاری از ایران دیدن کرده، در محافل دانشگاهی و غیردانشگاهی ایرانشناسی، چهره‌ای است شناخته شده و به خاطر تلاش‌ها و خدمات فرهنگی ایشان به ایران و ایرانیان جوایزی نیز در کشور به وی اهدا شده است.
۲. ایرانشناسی
حوزه کاری دکتر ویلم فلور، زمینه‌ای است پژوهشی که  در فارسی با عناوینی مانند «ایرانشناسی» یا «ایران‌پژوهی» شناخته می‌شود و در انگلیسی با عناوینی مانند Iranian Studies, Iranology, Iranistics. این حوزه تحقیقی که هدفش کندوکاو در ابعاد گوناگون تمدن و فرهنگ ایران است عمدتا از اروپا آغاز شده و دارای پیشینه پرباری در حدود بیش از دو و نیم قرن است. فعالان این زمینه هزاران نفر بوده و هستند که نتایج تحقیقات و یافته‌های خود را در قالب کتاب، مقاله، پایان‌نامه و غیره در اختیار دیگران قرار می‌دهند. حجم کار ایرانشناسان آن چنان گسترده و عمیق است که هم حوزه تمدن و فرهنگ ایران پیش از اسلام را دربرمی‌گیرد و هم ایران دوران اسلامی را. اصولا اغراق نیست که بگوییم بیش از ۹۰ درصد اطلاعات ما ایرانیان در زمینه زبان‌های ایران باستان، ادیان ایران باستان، سلسله‌های شاهان ایران باستان، باستان‌شناسی ایران باستان و تبلیغ برای شناساندن ارزش‌های والای موجود در تمدن و فرهنگ ایران باستان با بهره‌گیری از منابع ایرانشناسی صورت می‌گیرد. در زمینه دستاوردهای ایران دوره اسلامی نیز ایرانشناسان کارهای فوق‌العاده ارزشمندی انجام داده‌اند که بی‌تردید شایسته سپاسگزاری هستند، از جمله پیشگامی در شاهنامه‌شناسی و شاهنامه‌پژوهی، تدوین تاریخ‌نگاری‌های عالمانه زبان و ادبیات فارسی، حفظ و نگاهداری از نسخ خطی فارسی و تصحیح و معرفی صدها نسخه خطی از مواریث فکری ـ فرهنگی ایرانیان به ایرانیان، احیا و ترویج عملی فلسفه، عرفان و تصوف ایرانی، پژوهش‌های جغرافیایی ایران، پژوهش‌های فرهنگ عامه ایرانی، مطالعات قوم‌نگاری اقوام، طوایف و عشایر ایرانی، فرهنگ‌نگاری‌های یک زبانه و دو زبانه، اقدامات گسترده‌ پژوهش ـ تبلیغی برای معرفی تمدن و فرهنگ ایرانی، همگامی عملی با ایرانیان وطن‌دوست و بسیاری مواردی دیگر. برای مطالعه دقیق‌تر موارد یاد شده، خوانندگان گرامی را به کتابی از همین صاحب قلم با این عنوان ارجاع می‌دهم «انیرانی، در خدمت فرهنگ و تمدن ایرانی» (امام، ۱۳۹۶). البته، بی‌تردید چند و چون ارزشی کار یکایک ایرانشناسان همگی در یک سطح نبوده و نیست. برخی کارهای فوق‌العاده ارزشمند کرده‌اند، برخی کارهایی متوسط ارایه داده‌اند و برخی نیز آثاری ضعیف و نه چندان درخور توجه و به راستی مگر آثار مولفان و مصنفان  خود ما ایرانی‌ها همگی در یک سطح عالی و معتبر بوده است!؟ ولی به هر روی، موفقیت‌ها و خدمات این پژوهشگران انیرانی به تمدن و فرهنگ ایرانی آن چنان گسترده و برجسته بوده که امروزه ایرانیان بسیاری به تقلید از سبک و سیاق تحقیقات ایرانشناسان غربی، آثار خود را عرضه می‌کنند.

دکتر ویلم فلور از تبار این گونه ایرانشناسان است. وی که متولد سال ۱۹۴۲م (۱۳۱۹خ) در شهر اوترخت هلند است از سن حدود ۲۰ سالگی با زبان فارسی آشنا شده و بعد به تدریج به مطالعات خود درباره تاریخ تمدن و فرهنگ ایرانی عمق و گسترش بخشیده است. به گفته خود وی: «در همان آغاز کار که می‌خواستم فارسی بیاموزم، شروع کردم به خواندن کتاب تاریخ بیهقی. همین کتاب مرا عاشق زبان فارسی و ایران کرد و از آن پس هرگز نتوانستم تحقیقات ایرانی و زبان فارسی را رها کنم» (یاحسینی، ۱۳۷۸). فلور در سال ۱۹۶۶ (۱۳۴۴) لیسانس خود را در رشته جامعه‌شناسی دریافت کرد، سال ۱۳۴۵ برای نخستین بار به ایران آمد و با بورس دولت ایران تحصیلات فوق لیسانس خود در همان رشته را در دانشگاه تهران آغاز کرد. در این دوران با محافل فرهنگی ایران آشنا شد و با شخصیت‌هایی مانند جلال آل‌احمد، آیت‌الله طالقان و مهندس بازرگان ارتباط برقرار کرد. با توجه به علایق فردی و تخصصی خود نیز که به زندگی طبقات پایین جامعه توجه خاصی دارد، بخشی از کارهای پژوهشی خود را روی نحوه کارکرد این طبقات صرف می‌کند. در سال ۱۹۷۱ (۱۳۵۱) با گذراندن پایان‌نامه خود با عنوان «اصناف ایران در دوران قاجار» دکترای خود را در رشته جامعه‌شناسی از دانشگاه لیدن هلند دریافت کرد. بعد راهی کشور آفریقایی ساحل عاج می‌شود و در چند سالی که در آن دیار درگیر کارهای تعاونی‌های کشاورزی می‌گردد، در گوشه و کنار روستاهای دور دست و جنگل‌ها چندین مقاله درباره تاریخ ایران نوشته و منتشر می‌کند.
سال ۱۹۷۴ (۱۳۵۴) به هلند برمی‌گردد و در «وزارتخانه تعاون جهان سوم» هلند مشغول به کار می‌شود. اینجاست که با بهره‌گیری از آرشیو ملی هلند (به ویژه آرشیو کمپانی هند شرقی هلند) در بین سال‌های ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۳ با گردآوری هزاران فیش و یادداشت درباره تاریخ روابط تجاری و سیاسی ایران و هلند از دوران صفویه تا قاجاریه به غنای اطلاعات سند ـ محور تاریخی خود درباره این برهه از تاریخ ایران می‌پردازد. همزمان، چندبار نیز به ایران سفر می‌کند و شاهد شکل‌گیری انقلاب ایران نیز می‌شود. بعد از انقلاب نیز چندین بار به ایران مسافرت و در محافل گوناگون علمی و فرهنگی شرکت می‌کند. در سال ۱۹۸۳، به دعوت بانک جهانی از هلند به واشنگتن می‌رود و در آنجا مسوول پژوهش امور انرژی در بانک جهانی؛ از انرژی خورشید و آب گرفته تا نفت و اتم و همچنان سخت درگیر تحقیق درباره تاریخ تمدن و فرهنگ ایران با نوشتن مقالات متعدد و کتاب. شگفت اینکه بیشترین آثار علمی ایشان درباره ایران در همین دوران تالیف و منتشر می‌شود، آن هم در شرایطی که وی بنابر الزامات شغلی ناچار بود هر چند صباحی را در یک گوشه از جهان پیگیر امور انرژی بانک جهانی باشد و شگفت‌تر اینکه دکتر فلور با این همه تالیفات (فهرست آثار، در پایان همین نوشتار و به نقل از زندیه،۱۳۸۳) استاد رسمی هیچ دانشگاهی نیست و بلکه پژوهشگری است آزاد که با انگیزه شخصی و یادگیری دست به قلم می‌شود.

بی‌اغراق باید گفت از سال ۱۹۸۳ که دکتر فلور کار خود را در بخش پژوهش‌های انرژی بانک جهانی آغاز کردند تاکنون بیش از ۳۰ کتاب و بیش از ۲۸۰ مقاله منتشر کرده‌اند. در یک مورد به گفته خود وی: «در دانشنامه ایرانیکا مقالاتم آن قدر زیاد است که حتی نام بردن از آنها هم برایم دشوار است. از اصناف گرفته تا بیمه و بهره، تا چرم و چوب و ذغال سنگ و چاپ و تا تشکیلات اداری و امور خارجی ایران در دوران‌ صفویه، افشاریه، زندیه و قاجاریه.» (یاحسینی،۱۳۷۸،ص. ۱۰). شگفتی دیگر در کار دکتر فلور، این است که می‌گوید: «تا حالا، همیشه تنها کار کرده‌ام و هیچ کس نه به من پول داده و نه کمکم کرده است. من همه کارهایم را با هزینه خودم انجام می‌دهم. کتابخانه مفصلی دارم که همگی را با پول خودم خریده‌ام. البته اخیرا خودم به سراغ یکی دو محقق ایرانی رفته‌ام و با هم کار می‌کنیم، مانند آقای دکتر محمد فغفوری» (یاحسینی،۱۳۷۸،ص. ۱۰).
با این اوصاف و با این همه، آثار تالیفی گوناگون و معتبر آیا اغراق است که با خود بیندیشیم و بگوییم که: «دکتر فلور از هر ایرانی ایرانی‌تر است؟»
۳. نقل قول‌های جنجالی
دکتر فلور با این همه گستردگی کارهای ارزشمند خود درباره تاریخ و فرهنگ ایران زمین، آنجا هم که احساس کند در پاره‌ای موارد با شخصیت‌های تاریخ ایران همدلی ندارد و یا در مواردی که در کندوکاو برخی رویدادهای تاریخ ایران با روایت‌ها و تفسیرهای رایج در ایران هم‌عقیده نیست، در خود محافل تخصصی یا عمومی درون ایران با صراحت لهجه دیدگاه‌های انتقادی و دگراندیشانه خود را بیان می‌کند. از جمله این گونه موارد می‌توان به نشستی اشاره کرد که ایشان در جریان پرسش و پاسخ به برخی حاضران در جلسه روز ۲۲ آذر ۹۵ (با حضور پژوهشگران تاریخ ایران، معاون سازمان اسناد ملی، رییس پژوهشکده اسناد، رییس هیات مدیره انجمن ایرانی تاریخ، مدیر سرای ایرانشناسی و دیگران) نکاتی غیرمنتظره برای حضار ایراد کرد که در زیر فقط اشاره وارد به آنها ارجاع می‌دهم ( https://www.ihcs.ac.ir/fa):
۱. ایران صفوی متلاشی بود
دکتر فلور به موضوع اصلی بحث خود، یعنی اوضاع اقتصادی ایران در دوران صفویه تا قاجار پرداخت و ضمن تاکید بر اینکه برای فهم مسایل ایران در دوره صفویه به بعد خوب است به شرایط اقتصادی این کشور نگاهی بیندازیم، اظهار داشت: ما آمار دقیقی از جمعیت ایران آن زمان نداریم؛ اما به نظر می‌رسد جمعیت ایران در این زمان بین شش تا ۹ میلیون نفر باشد. اقتصاد ایران در این زمان کشاورزی بود یعنی ۸۵ درصد از درآمدش را از کشاورزی به دست می‌آورد. از این ۸۵ درصد، ۲۵ تا ۳۰ درصد ایلات و مابقی دهاتی بودند. در شهرها ۱۵ و برخی اوقات بیش از ۲۰ درصد مردم پیشه‌ور بودند. این ایران‌شناس هلندی زاویه دید انسانی قرن بیستمی را برای تبیین دوران مورد بحث اشتباه دانست و افزود: ما اکنون از زاویه دید یک قرن بیستمی فکر می‌کنیم که با یک کشور متحد در این دوره طرف هستیم، در حالی که این‌ گونه نیست؛ یعنی خراسان اصلا با خوزستان رابطه نداشت، آذربایجان از کرمان و رشت و بلوچستان خبر نداشت. این مساله بسیار مهمی است. اگر شما درکی از شرایط این دوران نداشته باشید نه فقط شرایط اقتصادی و سیاسی دوران صفویه که قاجاریه را هم درک نمی‌کنید.

وی سپس برای درک بهتر این مساله نظر مخاطبان را به کتابی به نام «تاریخ نان در ایران» که به تازگی به رشته تحریر درآورده جلب کرد: در آن کتاب نشان می‌دهم که مثلا در آذربایجان مردم آن ‌قدر گندم داشتند که داشت از بین می‌رفت اما در مقابل در اصفهان گندم کمیاب بود و مردم داشتند از گرسنگی می‌مردند چراکه ایران قابلیت انتقال آن گندم مازاد را به مناطق دیگر نداشت. این خیلی مهم است. فلور از کشاورزی به عنوان بزرگترین بخش اقتصاد ایران در این دوره یاد کرد و گفت: مردم بیشتر برای مصرف خودشان تولید می‌کردند، مازاد آن را نیز برای پرداخت مالیات و حفظ زندگی‌شان در هنگام قحطی نگه می‌داشتند. غیر از کشاورزی، تولید زغال و فروش آن، نساجی و دامداری نیز وجود داشت. اما در کل جامعه ایران دچار فقری نهفته بود؛ شاه‌ عباس برای جنگ با ازبکان ظروف طلای دربار خویش را خرد می‌کرد و یا به سربازان رسیدهای چرمی می‌داد که پس از پیروزی و بازگشت به اصفهان در مقابل آن طلا دریافت کنند.
وی همچنین از ابریشم خام به عنوان تنها کالای صادراتی ایران در دوران صفوی یاد کرد و افزود: ایران جز ابریشم خام هیچ چیز دیگری نداشت که به نفع کشورهای خارجی باشد. شاید بگویید صنعت فرش داشت ولی فرش در این دوره اصلا صادر نمی‌شد. صادرات فرش از ۱۲۹۰ قمری شروع شد. حتما صادرات به صورت اندک وجود داشت؛ ولی آن ‌قدری نبود که به لحاظ اقتصادی اهمیت داشته باشد. حتی منسوجات گران‌بهای دوران صفویه در آن زمان خیلی کم صادر می‌شد. ایران معدن طلا و نقره نداشت و تنها از طریق واردات و صادرات می‌توانست این فلزات را به دست آورد.
۲.  خارجی‌ها به دنبال ثروت ایران آمدند! کدام ثروت؟
این پژوهشگر حوزه تاریخ در بخشی از سخنان خود به نقد نظر ایرانیان درباره حضور تاریخی خارجی‌ها در خلیج ‌فارس پرداخت و گفت: من همیشه تعجب می‌کنم که در کتاب‌های ایرانی می‌خوانم و یا اینکه از ایرانی‌ها می‌شنوم که خارجی‌ها به دنبال ثروت ایران آمدند! کدام ثروت؟ از دوره صفویه به بعد خارجی‌ها برای ابریشم آمدند، بعد از آن حتی ابریشم هم نمی‌خواستند. ایران واقعا از نظر اقتصادی کشوری فقیر بود و از بابت صادرات بسیار محدود. مثلا اگر شما در آذربایجان بودید ممکن بود محصول داشتید و می‌فروختید اما از نظر کلی این موضوع در ایران عمومیت نداشت.
بنا بر بررسی‌های فلور، پشم و احشام تنها صادرات خام این دوران بود که البته میزان آن نیز بسیار اندک بود و همین موجب تراز منفی تجاری ایران می‌شد. «به همین خاطر هند بزرگترین صادرکننده به ایران بود. ایران به حد کافی مواد خام نداشت و برای به دست آوردن کالا باید پول می‌داد.». وی در ادامه با مطرح کردن این پرسش که پادشاهان ایران با چنین وضعیت اقتصادی از کجا پول و نقره می‌آوردند، این‌ گونه پاسخ داد: «شاهان ایران برای گیر آوردن ثروت به همسایه‌ها حمله می‌کردند چراکه ایران کشوری کشاورزی بود و زمین در آن ارزش داشت. یعنی هر چه کشور بزرگتر می‌شد درآمد نیز بیشتر می‌شد ولی خب متاسفانه همسایه‌ها هم متقابلا به ایران حمله می‌کردند.»
به تعبیر فلور، ایران در اواخر دوره صفویه کشوری ورشکسته بود چراکه افغان‌ها هنگام حمله به اصفهان تمام خزانه ایران از نقره و طلا را بردند و تجارت از بین رفت. مصیبت دیگر این سرزمین حملات همسایه‌ها بود: «روسیه در گیلان، مازندران و قفقاز شرقی بود و عثمانی در قفقاز غربی و کرمانشاه. گیلان، مازندران و قفقاز جایگاه تولید ابریشم بود. با حملات عثمانی‌ها این تجارت مهم در قفقاز به دست عثمانی‌ها افتاد و ایران این درآمد را از دست داد و همچنین گیلان و مازندران در دست روس‌ها بود.»

۳٫ نادرشاه جلاد بود
به اعتقاد فلور ایران پس از سلطه نادرشاه کشوری درگیر جنگ بود و نادر از دیدگاه وی پادشاهی جلاد: «من همیشه تعجب می‌کنم که ایرانی‌ها یک مجسمه برای او ساخته‌اند و از او به عنوان قهرمان یاد می‌کنند، در حالی که هلندی‌ها به او می‌گویند جلاد. در اواخر حکومت نادرشاه مردم آن ‌قدر از افشاریان خسته شده بودند که شورش می‌کردند و نادرشاه آنها را سرکوب می‌کرد.» وی از قندهار در این دوران به عنوان یکی از مراکز بسیار مهم برای درآمد ایران یاد کرد که اهمیت آن به دلیل راه داشتن به هند از دو مسیر دریا و خشکی بود و پس از حمله افغان‌ها به دست آنها افتاده بود: «زمانی که نادرشاه قندهار را گرفت تجارت اهمیت خیلی کمی داشت. بنابراین اگر دولت ایران می‌خواست درآمدش را افزایش دهد باید به ایالت‌های یاغی و شورشی حمله می‌کرد تا این بی‌نظمی از بین برود و خب این حتما اتفاق افتاد.»
این ایران‌شناس هلندی سپس به آمار تلفات انسانی در اصفهان هنگام حمله افغان‌ها اشاره کرد و گفت: «تحت سلطه افغان‌ها و به ویژه در محاصره اصفهان تعداد زیادی از مردم کشته شدند. هلندی‌هایی که در آن زمان در اصفهان بودند، وقایع روزانه را یادداشت می‌کردند. توصیفات آنها از این دوران وحشتناک است؛ بنا بر آماری که آن‌ها ارایه داده‌اند در سال ۱۷۳۵، نود درصد از جمعیت اصفهان کشته شدند. شهرها، قصبات و دهات دیگر هم وضع بهتری نداشتند. غیر از جنگ، طاعون و وبا نیز همه‌گیر شده بود. اگر مردم محاصره ‌شده از گرسنگی نمی‌مردند بعدا نادرشاه آنها را می‌کشت، مخصوصا بعد از اینکه از هند برگشت. زمانی که نادرشاه درگذشت ایران واقعا از هر لحاظ کشوری بیچاره بود. تعداد زیادی از مردم از بین رفته بودند و این بدین معنی است که وقتی شما کارگر کمتری دارید تولید پایین‌تری هم خواهید داشت. آنچه فلور به عنوان راهکار حکومت در این زمان برای حل مشکل اقتصادی مطرح کرد، افزایش فشار مالیاتی بر مردم فرودست بود: «شاهان و خوانین مالیات بیشتری از مردم می‌گرفتند و نتیجه این بود که از نظر گمرک درآمد کمتر شده بود چون تجارت کاهش یافته بود پس واقعا از نظر اقتصادی پادشاهان آن زمان مشکلاتی بزرگ داشتند.»
وی سپس درباره مصائب مالی حکومت نادرشاه، وضعیت درآمد و نیز راهکار آن برای کسری بودجه ـ به تعبیر امروزی ـ گفت: «در سال ۱۷۴۰ درآمد امکانی ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان بود ولی آن زمان نادر برای مخارج ارتشی که بعضی اوقات تعداد نفرات آن به بیش از ۲۰۰ هزار نفر می‌رسید دست‌کم به ۲ میلیون احتیاج داشت پس فقط ۳۰۰ هزار تومان برای مخارج دیگرش باقی می‌ماند؛ یعنی بودجه نقصان داشت. چطور آن‌ها این مساله را حل کردند؟ اولا مالیات‌ها بالا رفت و آن را با فشار از مردم گرفتند. نادرشاه تمام اوقاف را گرفت ولی نکته مثبت ماجرا این بود که به مستوفیان دستور داد که فهرستی دقیق از درآمد هر بخش ارایه کنند، این فهرست آن‌ قدر خوب بود که حتی تا دوره محمدشاه نیز از آن استفاده می‌شد. همچنین دخالت دولت از طریق دلالی در تجارت بیشتر شد، برای چندین سال هم امتیاز تجارت ابریشم خام در گیلان و مازندران اجرا شد. از طرفی نیز از عیار سکه‌ها روزبه‌روز کاسته می‌شد. پس از سال ۱۷۳۲ در معاملات ایران نقره خیلی کم و طلا اصلا نبود. بنابراین سکه‌های برنجی مهم‌ترین وسیله مبادلات تجاری شد. شاه به طور مرتب عیار پول را پایین می‌آورد. در ۱۷۶۳ کریم‌خان زند صادرات سکه را قدغن کرد ولی بعد از ۱۷۳۲ نقره خیلی کم بود. همچنین وزن و عیار سکه‌ها کمتر شد به طوری که تجار حاضر به قبول این پول‌ها نبودند. مثلا هلندی‌ها این سکه‌ها را صادر کردند و ۱۰ تا ۲۰ درصد ضرر کردند. فلور در ادامه برای درک بهتر این شرایط، مخاطبان را به یکی از کتاب‌های در حال چاپ خود به نام «تاریخ پول ایران» ارجاع داد.

۴. کمپانی هند شرقی ضرر می‌داد
دوره زندیه نیز از نگاه فلور به لحاظ اقتصادی دست‌کمی از دوران افشاریه نداشت و حتی بدتر از آن دوران بود چراکه اکثر ایالت‌های شمالی مخصوصا آذربایجان، قفقاز و حتی گیلان نیمه‌مستقل بودند و تنها از سکه کریم‌خان استفاده می‌کردند ولی اصلا به او مالیات نمی‌دادند و وقتی کریم‌خان فوت کرد، دوباره یاغی شدند. همچنین بر سر به دست‌ آوردن قدرت بین برادران و پسرعمویش اختلاف افتاد. ایران دوباره درگیر جنگ شد و تجارت رو به افول نهاد. به عقیده وی هلندی‌ها به دلیل همین وضعیت وخیم اقتصادی در ۱۷۶۴ از خلیج ‌فارس می‌روند چراکه برایشان فایده‌ای نداشت: «تجارت آن‌ قدر بد بود که آنها فقط ضرر می‌دادند. انگلیسی‌ها هم همین ‌طور، آنها در ۱۷۷۲ تصمیم گرفتند از خلیج‌ فارس بیرون بروند ولی یک اقامتگاه را در بوشهر و بصره نگه داشتند آن ‌هم نه به منظور تجارت بلکه آن زمان بین فرانسه و انگلستان جنگ بود و انگلیسی‌ها می‌خواستند از لحاظ استراتژیک روابط پستی سریعی از هند به اروپا داشته باشند به خاطر این بود که مردم در دوره قاجار شکایت داشتند که انگلیسی‌ها در آنجا چه کار دارند.»
۵. در دوران قاجار ایران نظم گرفت
وی از به قدرت رسیدن قاجارها به عنوان نقطه عطفی در تاریخ ایران پس از ۸۰ سال فطرت یاد کرد و افزود: در دوره قاجار دوباره ایران کشوری منظم شد، تجارت، جمعیت و تولیدات کشاورزی افزایش یافت و ایران دوباره به شرایط عادی بازگشت. می‌شود گفت پیش از آن ۸۰ سال ایران در حال جنگ بود و مردم اصلا امید نداشتند. این ایران‌شناس هلندی در پایان سخنان خود گریزی هم به حضور انگلیسی‌ها در خلیج ‌فارس زد و برخلاف باور رایج که حضور انگلیسی‌ها در خلیج‌ فارس را به ضرر ایران می‌داند، آن را مثبت ارزیابی کرد و گفت: «زمانی که قاجارها به قدرت رسیدند، اروپایی‌ها اصلا در خلیج‌ فارس تجارت نمی‌کردند بلکه اکثر تجار آنجا هندی‌ها و اعراب بودند؛ آنها مالیات به انگلیسی‌ها می‌دادند چون آن زمان انگلیسی‌ها پادشاه هند بودند.» وی همچنین نقش ایران در خلیج‌ فارس را تا این زمان بسیار کمرنگ دانست و افزود: «وقتی انگلیسی‌ها به خلیج ‌فارس آمدند نه ایران در آنجا فعالیت می‌کرد و نه عثمانی‌، ایران تنها بعد از سال ۱۸۸۲ فعالیت خود را در خلیج ‌فارس آغاز کرد. در هر صورت انگلیسی‌ها خیلی خدمت کردند و خلیج ‌فارس را از حضور دزدان  زدودند.»
۴. جایزه‌های خارجی و داخلی
۱. جایزه «پرکارترین پژوهشگر هلندی مسایل خاورمیانه» در هلند
۲. جایزه جهانی «کتاب سال جمهوری اسلامی ایران» در هفدهمین دوره برگزاری آن آیین
۳. جایزه کتابفروشی آینده با همراهی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، کانون زبان فارسی و مجله بخارا (سال ۱۳۹۵)
۴. جایزه هشتمین دوره جشنواره بین المللی فارابی (ویژه تحقیقات علوم انسانی و اسلامی)
۵.  تقدیر به مناسبت پژوهش های مرتبط با بوشهرشناسی و مطالعات خلیج فارس (در آیین پاسداشت خدمات دکتر فلور در بوشهر)
۵. نمایه برخی آثار دکتر ویلم فلور
(۱۹۷۱)
۱. The Guilds in Qajar Persia, University of Leiden (unpublished dissertation).
(اصناف در دوره قاجار، رساله دکتری منتشر نشده).
۲. The Lutis, a social phenomenon in Qajar Persia ,Die Welt des Islams (W.I.), vol. ۱۳. Pp. ۱۰۳-۱۲۰.
(لوطیان، پدیده اجتماعی در عصر قاجار، ترجمۀ ابوالقاسم سرّی، چاپ شده در کتاب جستارهایی از تاریخ اجتماعی ایران عصر قاجار، جلد اول، انتشارات طوس، چ اول ۱۳۶۶).
۳. The office of kalantar in Qajar Persia, Journal of the Economic and Social History of the Orient (JESHO), vol. ۱۴, pp. ۲۵۳-۶۳.
(منصب کلانتر در دوره قاجار، ترجمۀ ابوالقاسم سرّی، چاپ شده در کتاب جستارهایی از تاریخ اجتماعی ایران عصر قاجار، جلد اول، انتشارات طوس، چ اول ۱۳۶۶).
۴. The market police in Qajar Persia, the office of darugh-yi bazar and muhtasib, die welt des Islams, vol. ۱۳, pp. ۲۱۲-۲۹.
(پلیس بازار در عصر قاجار، منصب داروغه بازار و محتسب، ترجمۀ ابوالقاسم سرّی، چاپ شده در کتاب جستارهایی از تاریخ اجتماعی ایران عصر قاجار، جلد اول، انتشارات طوس، چ اول ۱۳۶۶).
۵. Politieke mobilizatie in Iran, Sociologische Gids, vol. ۱۸, pp. ۲۰۲-۰۷.
(جنبش های سیاسی در ایران)
۶. Review of Nikki Keddie, Tobacco and Rebellion in Iran, W۱, vol. ۱۳, pp. ۱۴۱-۲.
(نقد و بررسی مقاله تنباکو و شورش در ایران اثر نیکی کدی)
(۱۹۷۳)
۷. Two communications (naqibu’l –mamalik and jaridbazi), Zeitschrift der Deutschen Morgenlaendischen Gesellschaft, vo۱۰.۱۲۳,pp. ۷۹-۸۲.
(رابطه متقابل نقیب الممالک و جریده بازی)
۸. The police in Qajar Iran, ZDMG, vol. ۱۲۳,pp. ۲۹۳-۳۱۵.
(پلیس در عصر قاجار، ترجمۀ ابوالقاسم سرّی، چاپ شده در کتاب جستارهایی از تاریخ اجتماعی ایران عصر قاجار، جلد اول، انتشارات طوس، چ اول ۱۳۶۶)
(۱۹۷۵)
۹. The guilds in Iran, an overview from the earliest beginnings till ۱۹۷۲ , ZDMG, vol ۱۲۵, pp. ۹۹-۱۱۶.
(مروری بر اصناف در ایران از ابتدا تا سال ۱۹۷۲)
۱۰. The merchants in Qajar Iran, ZDMG, vol. ۱۲۶, pp. ۱۰۱-۱۳۵.
(بازرگانان در عصر قاجار)
۱۱.The customs in Qajar Iran, ZDMG, vol. ۱۲۶, pp ۲۸۱-۳۱۱.
(حقوق گمرکی در عصر قاجار)
(۱۹۷۷)
۱۲.Bankruptcy in Qajar Iran, ZDMG, vol.۱۲۷, pp.۶۱-۷۶.
(ورشکستگی در عصر قاجار)
۱۳. Solar Energy, report on a study of the difficulties involved in applying solar energy in developing countries, den Haag (in collaboration with J.P Langerhorst, G. Prast and T. Thalhammer(.
(انرژی خورشیدی، گزارشی از مطالعه مشکلاتی که در راستای بکارگیری انرژی خورشیدی در کشورهای در حال توسعه وجود دارد.)
۱۴.Le Problme de l’energie dans les pays du Sahel, rapport auClub des amis du Sahel, La Haye.
(مسئله انرژی در کشورهای ساحلی)
۱۵. Appropriate Technology and Netherlands Policy,in:Appropriate Technology, Studium Generale Course, Technical University of Eindgoven.
(فن آوری مناسب و سیاست هلندیان)
۱۶. Aangepaste Technologie en overheidsbeleid, internationale aspecten, de Ingenieur, vol. ۳۸, no.۴۳.
(تصاحب تکنولوژی و سیاست دولت، جنبه های بین المللی)
۱۷.What is development? in: Towards a re-definition of Development. essays and discussion on the nature of development in an international perspective, Alain Birou, Paul-Marc Henry and John P. Schlegel (eds.). Pergamon Press, London (in collaboration with A.W.F. Roos(.
توسعه چیست؟ چاپ شده در مجموعه: به سوی تعریف مجددی از توسعه، مقالات و مباحث در مورد ماهیت توسعه از منظر بین المللی).
(۱۹۷۸)
۱۸. Avvalin sofara-ye Iran va Holand, Tahhuri, Tehran.
)اولین سفرای ایران و هلند، به کوشش داریوش مجلسی و حسین ابوترابیان، تهران، انتشارات طهوری ۱۳۵۶).
۱۹. Energy Options in rural areas of the Third World, report for the cighth World Forestry Congress, Jakarta/ FAO-Rome.
(امکانات انرژی در مناطق روستایی جهان سوم، گزارشی برای هشتمین کنگره جهانی جنگلداری)
۲۰. Perzie, land en volk in ogen van Nederlanders, in: Wij en het Midden-Oosten, MOI publikatie no.۱ University of Nijmegen,pp.۱۰۱-۰۷.
(ایران، سرزمین و مردم در دیدگاه های هلندیان)
۲۱. Tojjar dar’asr-e Qajar, translation of no. ۹ by Gholam Orfaniyan, in: Majalla-ye daneshgah-e adabiyyat va’olumn-e ensani-ye daneshgah-e Ferdowsi, vol.۱۳, no. ۱ (۲۵۳۶).
(تجار در عصر قاجار، ترجمه غلام عرفانیان، در مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی فردوسی)
۲۲. Development cooperation and solar energy, International Journal of Energy Research (in collaboration with Langerhorst, Prast and Thalhammer).
(همکاری در زمینه توسعه و انرژی خورشیدی)
۲۳. Ruznama-ye qoruz-e Isfahan, Iran-e Diruz, vol.۱, no. ۱(۲۵۳۷).
(روزنامه قروض اصفهان)
(۱۹۷۹)
۲۴. The bankers (sarraf) in Qajar Iran, ZDMG, VOL. ۱۲۹, pp.۲۶۳-۸۱.
(صرافان در عصر قاجار)
۲۵. Dutch painters in Iran during the ۱۷th century, Persia, vol.۸ (۱۹۷۹), ۱۴۵-۱۶۱.
(نقاشان هلندی در ایران طی قرن هفدهم)
۲۶. A Description of the Persian Gulf and its inhabitants in ۱۷۵۶, Persia, Vol. ۸, pp.۱۶۳-۸۶.
(توصیفی از خلیج فارس و ساکنانش در سال ۱۷۵۶)
۲۷. The political role of the Lutis in Qajar Iran, in: G. Schweizer (ed.), Interdisziplinacre Iran-Forschung, Beitrage aus Kulturgeographie, Ethnologie, Soziologie und Neuerer Geschichte, Reichert, Wiesbaden (Beihefte zum Tuebinger Atlas, reihe B,no.۴۰), pp. ۱۷۹-۸۸.
(نقش سیاسی لوطیان در عصر قاجار)
۲۸. Activities of the UN system on Appropriate Technology, in A.S.Bhalla (ed.), Towards Global Action for Appropriate Technology, Pergamon, London.
(فعالیت های سازمان ملل در بهینه سازی تکنولوژی)
(۱۹۸۰)
۲۹. Het revolutionaire karakter van de Iraanse Shi’itische ulamadroombeeld of realiteit? De Iraanse Revolutie-achtergronden, MOP publikatie no. ۵, W.M. Floor & C.M. de Moor (eds.), Nijmegen, pp. ۱۵-۲۹.
(شخصیت انقلابی علمای شیعه ایران – از رویا تا واقعیت)
۳۰. De Iraanse revolutie in beeld, in: The Iranian Revolution – background.
(انقلاب ایران در کاریکاتور)
۳۱. Das Aint des Muhtasib im Iran – zur Kontrolle der OeffentlichenMoral in der Iranischen Geschichte, in: K. Greussing & J-H. Grevemeyer (eds.), Revolution in Iran und Afghanistan, Mardomnameh – Jahrbuch zur Geschichte und Gesellschaft des Mittleren Orients, Berlin, pp.۱۲۲-۳۹.
(نقش محتسب در ایران – با عنایت به مراقبت از اخلاق عمومی در طول تاریخ ایران )
۳۲. The first printing-press in Iran, ZDMG, vol. ۱۳۰, pp.۳۶۹-۷۱.
(اولین مطبوعات در ایران)
۳۳. The revolutionary role of the Shi ite ulama in Iran – wishful thinking or reality? International Journal of Middle Eastern Studies (IJMES), pp..
(نقش انقلابی علمای شیعه ایران – از رویا تا واقعیت)
۳۴. Het Nederlands-Iraanse conflict van ۱۶۴۵, in: Verslagen en Aanwinsten ۱۹۷۸ – ۱۹۷۹ van de Stichting Cultuurgeschiedenis der Nederlanders Overzee (Amsterdam ۱۹۸۰), pp. ۴۶-۵۱.
(رویارویی ایران و هلند در سال ۱۶۴۵).
(۱۹۸۱)
۳۵. The political role of the Lutis in Iran, in: Modem Iran, the dialectics of continuity and change, M.E. Bonine & NR. Keddie (eds.), SUNY, Albany, pp.۸۳-۹۵.
(نقش سیاسی لوطیان در ایران، ترجمه ابوالقاسم سری، چاپ شده در کتاب جستارهایی از تاریخ اجتماعی ایران عصر قاجار، جلد اول، انتشارات طوس، چاپ اول ۱۳۶۶).
۳۶. Iranische Geistliche als Revolutionare – Wunschdenken oder Wirklichkeit, in: Religion und Politik im Iran, K. Greussing (ed.) Syndikat, Frankfurt, pp. ۳۰۵-۳۳۶.
(شخصیت انقلابی علمای شیعه ایران – از رویا تا واقعیت)
۳۷. DeIraanse Revolutie, Internationale Spectator, November, pp. ۶۳۳.۴۱.
(انقلاب ایران، دیدگاه بین المللی)
(۱۹۸۲)
۳۸. Demollaheratie in Iran, Internationale Spectator, October, pp. ۶۰۴-۱۰,
(ملا گرایی در ایران)
۳۹. Pearl fishing in the Persian Gulf in the ۱۸th century, Persia, vol. ۱۰, pp.۲۰۹-۲۲۲.
(صید مروارید در خلیج فارس در سده هجدهم)
۴۰.Dutch trade with Masqat in the second half of the ۱۸th century, African and Asian Studies, vol.۱۶, pp.۱۹۷-۲۱۳.
(تجارت هلند با مسقط در نیمه دوم قرن ۱۸، ترجمه ابوالقاسم نسری، چاپ شده در کتاب جستارهایی از تاریخ اجتماعی ایران عصر قاجار، جلد اول، انتشارات طوس، چ اول ۱۳۸۱).
۴۱.De gesluierde revolutie in Iran, in: Vrouwen in het Midden-Oosten, E. de Moor (ed.), Wereldvenster, Bussum, pp.۲۸.۴۲.
(انقلاب حجاب در ایران)
۴۲.First Contacts between the Netherlands and Masqat, ZDMG, vol. ۱۳۲, pp. ۲۸۹-۳۰۷.
(اولین برخوردهای بین هلند و مسقط)
(۱۹۸۳)
۴۳. Hotz versus Muhammad Shafi’: a case study in commercial litigation in Qajar Iran, LIMES, vol. ۱۵(۱۹۸۳), pp. ۱۸۵-۲۰۹.
(هاتس در مقابل محمد شفیع: مطالعه موردی در زمینه رویه قضایی امور بازرگانی در ایران عصر قاجار، ترجمه ابوالقاسم سری، چاپ شده در کتاب جستارهایی از تاریخ اجتماعی مردم ایران عصر قاجار، جلد اول، انتشارات طوس، چاپ اول ۱۳۶۶)
۴۴. New facts on the Holstein Embassy to Iran (۱۶۳۷), der Islam, vol.۶۳.pp ۳۰۲-۰۸.
(یافته های جدید از سفارت هلشتاین به ایران)
۴۵. The Revolt of Shaikh Ahmad Madani in Laristan and the Garmsirat (۱۷۳۰-۱۷۳۳), Studia Iranica, vol. ۸.p.۶۳-۹۳.
(شورش شیخ احمد مدنی در لارستان و گرمسیرات ۳۳ – ۱۷۳۰، ترجمه ابوالقاسم سری، چاپ شده در کتاب جستارهایی از تاریخ اجتماعی مردم ایران (۹ و ۸)، انتشارات طوس، چ اول ۱۳۷۱)
۴۶. The creation of the food administration in Iran, Iranian Studies, Vol. ۱۶, pp. ۱۹۹-۲۲۷.
(ایجاد مدیریت غذایی در ایران)
۴۷. Changes and Developments in the judicial system of Qajar Iran, in: Qajar Iran, E. Bosworth & C. Hillenbrand (eds.), Edinburgh, pp. ۱۱۳-۱۴۷.
(تغییر و تحولات نظام قضایی عصر قاجار، ترجمه ابوالقاسم سری چاپ شده در کتاب جستارهایی از تاریخ اجتماعی مردم ایران عصر قاجار، جلد اول، انتشارات طوس، چ اول ۱۳۶۶)
(۱۹۸۴)
۴۸. Guilds and futuwvat in Iran, ZDMG, vol. ۱۳۴, pp.۱۰۶-۱۱۴.
(اصناف و فتوت در ایران)
۴۹. Industrialization in Iran, ۱۹۰۰-۱۹۴۱ Occasional Paper no.۲۳. Durham University.
(صنعتی شدن ایران ۴۱ – ۱۹۰۰، ترجمه ابوالقاسم سری، چاپ شده در کتاب جستارهایی از تاریخ اجتماعی مردم ایران (۹ و ۸)، انتشارات طوس، چ اول ۱۳۷۱)
۵۰. Le revolte des Muntafiqs en ۱۷۸۷, une nouvelle source, ۲DNIG, wol. ۱۳۴, pp.۵۵-۵۹.
(شورش بنی منتفق در سال ۱۷۸۷، یک منبع جدید)
۵۱. The Bahrein Project of ۱۷۵۴, Persia, Vol.۱۱, pp. ۱۲۹ -۱۴۸.
(پروژه بحرین در سال ۱۷۵۴)
(۱۹۸۵)
۵۲. Labour Unions, -Law and -Conditions in Iran (۱۹۰۰-۱۹۴۱), Occasional Paper no. ۲۶, Dutharn University.
(اتحادیه های کارگری – قانون و شرایط کار در ایران، ترجمه ابوالقاسم سری، چاپ شده در کتاب جستارهایی از تاریخ اجتماعی مردم ایران، انتشارات طوس، چ اول ۱۳۷۱)
۵۳. A Description of Masqat and Oman anno ۱۶۷۳/۱۰۸۴ H, Moyen Orient & Ocean Indien, vol.۲, pp.۱-۶۹.
(توصیفی از مسقط و عمان بعد از ۱۰۸۴ ه. فی. ۱۶۷۳م)
۳۴. Review of Mehdi Keyvani: Artisans and Guild Life in the later Safavid period, ZDMG, VOL.۱۳۵, pp.۱۳۵-۱۳۷.
(نقد و بررسی کتاب زندگی صنعتگران و اصناف در اواخر عصر صفوی، اثر مهدی کیوان)
۵۵. Review of A.Amanat, Cities & Trade, Middle East Journal, v۱.۳۹, pp. ۱۶۴.
(نقد و بررسی مقاله شهرها و تجارت اثر  عباس امانت)
۵۶. The office of muhtasib in Iran, Iranian Studies, vol. ۱۸, pp.۵۳-۷۴.
(منصب محتسب در ایران)
۵۷. Lutiha, yeki az padidaha-ye ejtema’i-ye ‘ahd-e Qajar, translation of no.۲ by Ya qub Azhand, Gostara-ye tarikhi va adabiyat, vol.۱, pp. ۷-۲۸.
(لوطی ها یکی از پدیده های اجتماعی عهد قاجار – ترجمه یعقوب آژند)
(۱۹۸۶)
۵۸. Finance and Foreign Exchange for Industrialization in Iran ۱۳۱۱ ۳۱۹/۱۹۹۱-۱۹۴۱, in: R.I Lawless (ed.), The Gulf in the early ۲۰th century, Durham University Occasional Paper no.۳۱, pp. ۱۲۵-۱۵۷ (with E Chawson).
(مبادله مالی و خارجی برای صنعتی کردن در سال های ۱۳۱۹- ۱۳۹۰ هجری شمسی ۱۹۴۱ – ۱۹۲۱)
۵۹. Dutch East India Company’s Trade with Sind in the ۱۷th and ۱۸th centuries,Moyen-Orient & Ocean Indien, vol.۳ (۱۹۸۶), pp. ۱۱۱- ۱۴۴.
(بازرگانی کمپانی هند شرقی باسند در سده های هفدهم و هجدهم)
(۱۹۸۷)
۶۰. Article ‘Asnaf, Encyclopaedia Iranica.
(مدخل « اصناف» در دایره المعارف ایرانیکا)
۶۱. Article ‘Awarez’, Encyclopaedia Iranica.
(مدخل « عوارض» در دایره المعارف ایرانیکا)
۶۲. Rahdars and their tolls in Safavid and Afsharid Iran, JESHO, vol.۳۰. pp. ۳۱۸-۲۷ (in collaboration with J.Emerson).
(راهداران و باج هایشان در عصر صفویه و افشاریه )
۶۳. Review of A. Arjomand, The Shadow of God and the Hidden Imam, Iranian Studies, pp. ۷۷-۸۰.
(نقد و بررسی کتاب سایه خدا و امام غایب اثر امیر ارجمند)
۶۴. Review of H. Lajevardi, Labour Unions and Autocracy in Iran, Iranian Studies, pp. ۹۲-۹۵.
(نقد و بررسی کتاب اتحادیه های کارگری و حکومت مطلقه در ایران اثر لاجوردی)
۶۵. Jostarha’i az tarikh-e ejtema’i-ye Iran dar ‘ast-e Qajar, Tehran ۱۳۶۵/۱۹۸۷ (Tus), translated by Abu’l-Qasem Serri. First published as two separate volumes, later in ۱۳۶۶/۱۹۸۸ as two volumes in one.
(جستارهایی از تاریخ اجتماعی ایران در عصر قاجار – ترجمه ابوالقاسم سری)
۶۶. Bar Oftadan-e Safaviyan, Bar Amadan-e Mahmud Afghan, Tehran ۱۳۶۶/۱۹۸۷ (Tus), translated by Abu’l-Qasem Serri.
(برافتادن صفویان، برآمدن محمود افغان، ترجمه ابوالقاسم سره انتشارات توس، چ اول ۱۳۶۵)
۶۷. The Iranian Navy during the Eighteenth Century, Iranian Studies ۲۰ (۱۹۸۷), pp. ۳۱-۵۳.
 (نیروی دریایی ایران طی قرن هجدهم)
(۱۹۸۸)
۶۸. Article ‘Bahra’, Encyclopaedia Iranica (with P. Clawson).
(مدخل « بهره» در دایره المعارف بریتانیکا)
۶۹. Article ‘Baj’, Encyclopaedia Iranica,
(مدخل « باج» در دایره المعارف ایرانیکا)
۷۰. Ashraf Afghan bar Takhtegah-c Esfahan, Tehran ۱۳۶۷ (Tus) translated by Abu’l-Qasem Serri.
(اشرف افغان بر تختگاه اصفهان، ترجمه ابوالقاسم سری، انتشارات توس، چاپ اول، ۱۳۶۷)
۷۱.Jostarha’i az tarikh-e ejtema’i-ye Iran dar ‘asr Qajar, vol.۲ Tehran (Tus), translated by Abu’l-Qasem Serri.
(جستارهایی از تاریخ اجتماعی ایران در عصر قاجار، ۲ جلد، ترجمه ابوالقاسم سری، انتشارات توس)
۷۲.Le droit d’entreposage dans Qajar Iran, Studia Iranica ۱۳.pa ۵۹-۷۷ and ۱۹۷-۱۸۲.
(حق حبس در عصر قاجار)
۷۳.The Commercial Conflict between Persia and the Netherlands, ۱۷۱۲-۱۷۱۸. Durham University, Occasional Papers no. ۳۷.
اختلافات تجاری بین ایران و هلند ۱۸ – ۱۷۱۲، ترجمه ابوالقاسم سری، انتشارات توس، چ اول، ۱۳۷۱)
۷۴.Some Notes on Mut’a, ZDMG, vol.۱۳۸ (۱۹۸۸), pp.۳۲۶-۳۱.
(ملاحظاتی درباره متعه)
۷۵.Hukumat-e Nader Shah, Tehran ۱۳۶۷ (Tus), translated by Abu’l-Qasern Serri.
(حکومت نادرشاه، ترجمه ابوالقاسم سری، انتشارات توس، چ اول، ۱۳۶۸)
۷۶.The trade of Jedda in ۱۷۳۸, L’Océan Indien & Le Moyen-Orient, vol.۵, pp. ۱۶۱-۷۳.
(تجارت جده در ۱۷۳۸)
(۱۹۸۹)
۷۷. Article ‘Barg’. Encyclopaedia Iranica (with B. Hourcade).
(مدخل برق در دایره المعارف ایرانیکا)
۷۸. Article ‘Barut’, Encyclopaedia Iranica.
(مدخل باروت در دایره المعارف ایرانیکا)
۷۹. Article ‘Bath house’, Encyclopaedia Iranica,
(مدخل حمام در دایره المعارف ایرانیکا)
۸۰. Article ‘Banking in the Islamic Republic’, Encyclopaedia Iranica (with P. Clawson).
(مدخل بانکداری در جمهوری اسلامی در دایره المعارف ایرانیکا)
۸۱. Article ‘Barda’, Encyclopaedia Iranica.
(مدخل برده در دایره المعارف ایرانیکا)
۸۲. Article ‘Bima’, Encycyclopaedia Iranica.
(مدخل بیمه در دایره المعارف ایرانیکا)
۸۳. Article ‘Bazar’, Encyclopaedia Iranica,
(مدخل بازار در دایره المعارف ایرانیکا)
۸۴. Article ‘Bloodletting, Encyclopaedia. Iranica.
(مدخل حجامت در دایره المعارف ایرانیکا)
۸۵. Article Bonica, Encyclopaedia Iranica.
(مدخل بنیچه در دایره المعارف ایرانیکا)
۸۶. Review of Masashi Haneda “Le Chah et le Qizilbash: le systeme militaire Safavide”, MESA Bulletin ۲۲/۱۹۸۸, pp.۲۰۴-۰۵.
(نقد و بررسی مقاله شاه و قزلباش: نظام لشکری عهد صفوی . اثر ماساشی هاندا)
۸۷. Article ‘Chak”. Encyclopaedia Iranica.
(مدخل چک در دایره المعارف ایرانیکا)
۸۸. Article “Chap”. Encyclopaedia  Iranica.
(مدخل چاپ در دایره المعارف ایرانیکا)
۸۹. Article “Chapar”. Encyclopaedia. Iranica,
(مدخل چاپار در دایره المعارف ایرانیکا)
۹۰). Article Chartri’, Encyclopaedia Iranica.
(مدخل چرم در دایره المعارف ایرانیکا)
۹۱. Article “Carpet Trade in the ۲۰th century”. Encyclopaedia Iranica.
(مدخل تجارت فرش در قرن بیستم در دایره المعارف ایرانیکا)
۹۲. Article “Matba”a”, Encyclopaedia of Islam.
(مدخل مطبعه در دایره المعارف اسلام)
۹۳. The Decline of the Dutch East Indies Company in Bandar Abbas ۱۷۴۷-۱۷۵۹ Moyen-Orient & Ocean Inclien, Vol. ۶, pp.۴۵-۸۴.
(برچیده شدن کمپانی هند شرقی هلند در بندرعباس ۱۷۵۹-۱۷۴۷ )
(۱۹۹۱)
۹۴. Article “Charcoal”. Encyclopaedia Iranica.
(مدخل زغال در دایره المعارف ایرانیکا)
۹۵. Article “Cherik”, Encyclopaedia Iranica.
(مدخل چریک در دایره المعارف ایرانیکا)
۹۶. Household and Rural Energy Data Collection, Management and Analysis, Proceedings Pacific Household and Rural Energy Seminar(ESMAP/World Bank)
(جمع آوری اطلاعات راجع به انرژی روستایی و خانگی، مدیریت و تحلیل آن)
۹۷. The Determinants of Fuel Transition in the Household Sector, Proceedings Pacific Household and Rural Energy Seminar (ESMAP World Bank)
(عوامل تعیین کننده حمل و نقل سوخت در بخش خانگی)
۹۸٫ Traditional Crafts and Modern Industry in Qajar Iran, ZDMG | 141, pp.317-52.
(حرفه های سنتی و صنعت جدید در عصر قاجار
۱۹۹۲)
۹۹. Article “Clocks”, Encyclopaedia Iranica.
(مدخل ساعت ها در دایره المعارف ایرانیکا)
۱۰۰. Article Coal’, Encyclopaedia Iranica.
(مدخل زغال سنگ در دایره المعارف ایرانیکا)
۱۰۱. Holandiyau dar jazireh-ye Khark. tr. Abu’l-Qasem Seri (Tehran ۱۳۷۱:۱۹۹۲).
 (هلندیان در جزیره خارک – ترجمه ابوالقاسم سری، چاپ شده در کتاب جستارهایی از تاریخ اجتماعی مردم ایران (۱۰)، انتشارات طوس، چاپ اول ۱۳۷۱)
۱۰۲. Article ‘Cobalt’, Encyclopaedia Iranica (with E. West Fitzhugh)
(مدخل کبالت در دایره المعارف ایرانیکا)
۱۰۳. Article “Coins”, Encyclopaedia Iranica (with Stephen Album, Alan Bates)
(مدخل مسکوکات در دایره المعارف ایرانیکا)
۱۰۴. Article “Commerce” (Safavid-Qajar period), Encyclopaedia Iranica.
(مدخل تجارت عصر قاجار و صفوی در دایره المعارف ایرانیکا)
۱۰۵. The Dutch and Khark Island, ۱۷۵۳-۱۷۷۰, A Commercial Nishap,۲۴ (۱۹۹۲) UMES, pp.۴۴۱ -۴۶۰.
(هلندیان و جزیره خارک ۷۰ – ۱۷۵۳ – تجارتی ناموفق)
۱۰۶. The Dutch and Khark Island, The adventures of the Baron von Kniphausen, in: Europeens en Orient aux XVIIIe siecio. Moyen Orient & Ocean Indien (۱۹۹۴), pp. ۱۵۷-۲۰۲.
(هلندیان و جزیره خارک، ماجراجویی‌های کلیپ هاوسن)
۱۰۷. Article Concessions’, Encyclopaedia Iranica.
(مدخل امتیازات در دایره المعارف ایرانیکا)
۱۰۸. Article ‘Copper’, Encyclopaedia Iranica (with James W. Allan)
(مدخل مس در دایره المعارف ایرانیکا)
۱۰۹. Article “Customs Duties”, Encyclopaedia Iranica.
(مدخل باج راه در دایره المعارف ایرانیک)
۱۱۰. Article “Darya-ye ‘Oman”, Encyclopaedia Iranica.
(مدخل دریای عمان در دایره المعارف ایرانیکا)
۱۱۱. Article ‘de Bruyn’. Encyclopaedia Iranica.
(مدخل دو بروین در دایره المعارف ایرانیکا)
۱۱۲. Kerosene Stoves, their use and performance (with Robert-Jan van der Plas) Industry and Energy Department Paper Series, ‘The World Bank.
(اجاق های نفتی، کاربرد و عملکرد آنها)
۱۱۳. The Residential Sector and CO۲ Emissions (with Robert-Jan van der Plas) Industry and Energy Department Paper Scries, The World Bank.
(بخش مسکونی و انتشار گاز Co۲)
۱۱۴. Securite, Circulation et Hygiene dans les rues de Teheran a I’poque Qajar, in: in Adle, Charyar et Hourcade, Bernard eds. Tehran Capitale bicentenaire, Institut Francais de Recherche en Iran, ۱۹۹۲ (Bibliotheque iranienne, vol. ۳۷), pp. ۱۷۳-۱۹۸ (also in Persian version).
(امنیت، رفت وآمد و بهداشت در کوچه های تهران عصر قاجار)
(۱۹۹۴)
۱۱۵. Fact or Fiction: The Most Perrilous Joumeys of Jan Jansz. Struys, in: Calmard, Jean ed. Etudes Safavides (Paris/Tehran, ۱۹۹۴), pp. ۵- ۶۸.
(افسانه یا واقعیت، پر مخاطره‌ترین سفرهای بان اشتروس)
۱۱۶. Book review of Manfred Schneider, Beitrin zur Wirtschaftstruktur und Wirtschaftsentwicklung Persiens ۱۸۵۰-۱۹۰۰, in Iraojan Studies.
۱۱۷. Book review of Lambton, Qajar Persia in Iranian Studies ۲۲/۱۹۸۹, pp.۱۵۳-۴.
(نقد و بررسی کتاب ایران عصر قاجار اثر لمبتون)
۱۱۸. Book review of Homa Nateq, Namehha-ye Mirza Khan Kermani, in: Iranian Studies.
(نقد و بررسی کتاب نامه های میرزا خان کرمانی اثر هما ناطق)
(۱۹۹۵)
۱۱۹. Article DungEncyclopaedia Iranica.
(مدخل کود در دایره المعارف ایرانیکا)
۱۲۰. Article “Dutch-Persian relations” Encyclopaedia Iranica.
(مدخل روابط ایران و هلند در دایره المعارف ایرانیکا)
۱۲۱. “The Dutch and the Persian Silk Trade”, in: Ch. Melville ed. Safavid Persia (London ۱۹۹۶).pp. ۳۲۳-۶۸.
(هلندیان و تجارت ابریشم ایران)
۱۲۲. Review of Foran, Fragile Resistance, Iranian Studies.
(نقد و بررسی کتاب مقاومت شکننده اثر جان فوران)
۱۲۳. Review of McChestiey “Waqf in Central Asia”, Iranian Studies.
(نقد و بررسی کتاب وقف در آسیای مرکزی اثرمک چستی)
۱۲۴. Biography of Naini, in Encyclopedia of Modern Islam.
(مدخل زندگی نامه نایینی در دایره المعارف ایرانیکا)
۱۲۵. Biography of Haeri, in Encyclopedia of Modem Islam.
(مدخل زندگی نامه حایری در دایره المعارف ایرانیکا)
۱۲۶. Urban change under Reza Shah (with E. Ehlers), Iranian Studies ۲۶, pp. ۲۵۱-۲۵.
(تحول شهرنشینی در دوره رضا شاه)
۱۲۷. Article Sinf ,Encyclopaedia  of Islam.
(مدخل صنف در دایره المعارف اسلام)
۱۲۸. Article “Fiscal regime (Safavid-Qajar”) Encyclopaedia Iranica.
(مدخل نظام مالی صفوی – قاجار در دایره المعارف ایرانیکا)
(۱۹۹۶)
۱۲۹. Rural Energy in Developing Countries: A Challenge for Economic Development, Annual Review of Energy and Environment ۲۱ (۱۹۹۶), pp.۴۹۷-۵۳۰ (with Douglas F. Barnes).
(انرژی روستایی در کشورهای در حال توسعه، چالشی برای توسعه اقتصادی)
 (۱۹۹۷)
۱۳۰. The rise and fall of Mirza Taqi, the eunuch grand vizier (۱۰۴۳-۵۵۱۶۳۴-۴۵). “Studia Iranica”۲۶ (۱۹۹۷), pp. ۲۳۷ – ۶۶.
(ظهور و سقوط میرزاتقی وزیر اعظم خواجه ۵۵ – ۱۰۴۳ه.ق. ۴۵ – ۱۶۳۴م)
(۱۹۹۸)
۱۳۱. The Afghan Occupation of Persia, ۱۷۲۲-۱۷۳۰ (Paris-Cahiers Studia Iranica) (book)-for Persian translation see urs.
(اشغال ایران توسط افغان ها)
۱۳۲. New Facts on Nader Shah’s Indian Campaign in: Kambiz Eslami ed Iran and Iranian Studies. Essays in Honor of Iraj Afshar. (Princeton: Zagros, ۱۹۹۸), pp. ۱۹۸-۲۱۹.
(یافته های تازه از لشکرکشی نادرشاه به هند)
(۱۹۹۹)
۱۳۳. A Fiscal History of Iran in the Safavid and Qajar Period (New YorkBibliotheca Persica) (book).
(صنعت نساجی در ایران، تولیدات و مصارف آن ۱۹۲۵ – ۱۵۰۰)
۱۳۵. Article Ustadh, Encyclopaedia of Islam.
 (مدخل استاد در دایره المعارف اسلامی)
۱۳۶. Le Karun et l’irrigation de la plaine d’Ahvaz, Studia Iranica ۲۹ (۱۹۹۹), pp.۹۵- ۱۲۲.
(کارون، آبیاری دشت اهواز)
۱۳۷. An (Naqqashi) and artists (Naqqashan) in Qajar Persia, Muqarnas ۱۶ (۱۹۹۹), pp. ۱۲۹-۵۸.
(نقاشی و نقاشان عصر قاجار)
۱۳۸. The Bandar Abbas – Isfahan Route in the late Safavid Era (۱۶۱۷-۱۷۱۷), IRAN XXXVII (۹۹۹), pp. ۶۷ – ۹۴.
(راه بندر عباس – اصفهان در اواخر عصر صفوی)
۱۳۹. Review of R. Tapper, Frontier Nomads of Iran (۱۹۹۷), in JAOS ۱۱۹.۳ (۱۹۹۹), pp. ۵۴۲-۴۴.
(نقد و بررسی مقاله چادرنشینان مرزی ایران ۱۹۹۷ اثر تاپر)
۱۴۰. Review of the Blood-Red Arab Flag, in International History Review(۱۹۹۹).
(نقد و بررسی کتاب پرچم خونرنگ عرب)
۱۴۱. Biomass Energy and the Poor in the Developing World, Journal of International Affairs ۵۳/۱ (۱۹۹۹), pp. ۲۳۷-۵۹ (with Douglas F. Barnes)
(انرژی موجودات زنده و فقرا در جهان در حال توسعه)
(۲۰۰۰)
۱۴۲. Review of Jarl Schmidt, From Anatolia to Indonesia in JAOS ۱۲۰ (۲۰۰), ۶۹۰-۹۲.
(نقد و بررسی مقاله از آناطولی تا اندونزی اثر جان اشمیت)
۱۴۳. The Secular Judicial System in Safavid Persia, Studia Iranica ۲۹ (۲۰۰۰), pp. ۹-۶۰ translated into Persian.
(نظام قضایی عرفی عصر صفوی، ترجمه حسن زندیه، در کتاب نظام قضایی، عصر صفوی، انتشارات پژوهشکده حوزه و دانشگاه، چ اول، ۱۳۸۱)
۱۴۴. Safavid Persia’s Search for Gold and Silver (with Patrick Clawson), IJIMES ۳۲ (۲۰۰۰), pp.۳۴۵-۳۶۸.
(تلاش ایران عصر صفوی برای تحصیل طلا و نقره)
۱۴۵. The Economy of Safavid Persia (Wiesbaden: Reichert, ۲۰۰۰)- book.
(اقتصاد ایران عصر صفوی)
۱۴۶. Review of Amanat, Abbas. Pivot of the Universe, in Bibliotheca Orientalis LVII No.۵/۶ Sept-Dec. ۲۰۰۰, ۷۶۶-۷.
(نقد و بررسی کتاب قبله عالم اثر عباس امانت)
۱۴۷. Review of Dreschler, Andreas. Die Geschichte der Stadt Qom in Mittelalter (۶۵۰-۱۳۵۰): in Bibliotheca Orientalis LVII No.۵:۶ Sept-Dec ۲۰۰۰, pp. ۷۶۶-۷.
 (تاریخ شهر قم در قرون میانه)
۱۴۸. The Sadr or head of the Safavid religious administration, judiciary and endowments and other members of the religious institution, ZDMG (۲۰۰۰), pp. ۴۶۱-۵۰۰-translated into Persian.
(صدر رییس نهاد مذهبی، قضایی و اوقاف و سایر اعضای نهاد مذهبی، ترجمه حسن زندیه، در کتاب نظام قضایی عصر صفوی، انتشارات پژوهشکده حوزه و دانشگاه، چاپ اول، ۱۳۸۱).
(۲۰۰۱)
۱۴۹. Review of Ina Baghdiantz McCabe. The Shah’s Silk for Europe’s Silver. The Eurasian trade of the Julfa Armenians in Safavid Iran and India (۱۵۳۰-۱۷۵۰). (Atlantain ۱۹۹۹) in electronic form.
(ابریشم شاه برای نقره اروپایی، تجارت اروپا، آسیایی ارمنیان جلفا در ایران عصر صفوی و هند)
۱۵۰. Review of Mohammad Gholi Majd: Resistance to the Shah.Landowners and Ulama in Iran (University of Florida Press, ۲۰۰۰) in Iranian Studies ۲۰۰۱.
(نقد و بررسی مقاله مخالفت مالکان و علما در ایران با شاه اثر محمد قلی مجد)
۱۵۱. Review of Merchants, Mamluks, and Murder. The political economy of trade in eighteenth-century Basra, by Thabit AJ. Abdullah, in Middle East Journal ۲۰۰۱.
(نقد و بررسی مقاله بازرگانان، مملوکان و آدمکشی، اقتصاد سیاسی تجارت در بصره طی قرن هجدهم)
۱۵۲. Review of Kate Fleet. European and Islamic Trade in the early Ottoman state. The merchants of Genoa and Turkey (Cambridge ۱۹۹۹) in JOAS.
(نقد و بررسی کتاب تجارت اسلامی و اروپایی در اوایل شکل گیری دولت عثمانی)
۱۵۳. The Economic Role of the Olama in Qajar Persia, in Linda Walbridge ed. The Most Learned of the Shi’a (New York:LIP,۲۰۰۱). pp.۵۳-۸۱.
(نقش اقتصادی علما در عصر قاجار)
۱۵۴. Safavid Government Institutions (Costa Mesa:Mazda, ۲۰۰۱) (book).
(نهادها (مؤسسات) دولت صفوی)
۱۵۵. The Chaparkhaneh Systern in Qajar Iran, IRAN ۳۹(۲۰۰۱).pp. ۲۵۳-۹۱.
(نظام چاپار خانه در عصر قاجار)
۱۵۶. The Talar-e Tahvileh – A Forgotten Safavid Palace, Muqarnas ۱۸۲۰۰۱), pp. ۱۴۹-۶۳.
(تالار طویله، مکانی فراموش شده از عصر صفوی) آثار در دست چاپ)
۱۵۷. The Khalifeh al-Kholafa of the Safavid Sufi Order, ZDMG ۱۵۳(۲۰۰۳)
(خلیفه الخلقا در طریقت صفوی)
۱۵۸.Article Finance, Encycyclopaedia Iranica.
(مدخل مالیه در دایره المعارف ایرانیکا)
۱۵۹.Article Foreign Affairs, Encycyclopaedia Iranica.
(مدخل امور خارجه در دایره المعارف ایرانیکا)
۱۶۰.Article Gifts, Encycyclopaedia Iranica.
(مدخل هدایا در دایره المعارف ایرانیکا)
۱۶۱. The First Dutch-Iranian Commercial Conflict (Costa Mesa: Mazda,۲۰۰۳) book.
(اولین اختلاف تجاری ایران و هلند)
۱۶۲. The Traditional Crafts of Qajar Iran (Costa Mesa: Mazda, ۲۰۰۳) book.
(حرفه های سنتی ایران عصر قاجار)
۱۶۳. Dastur al-Moluk a Safavid Government Manual (translation with Mohammad Faghfoory) and commentary (Bibliotheca Persica?,۲۰۰۳)(book).
(دستور الملوک، شرحی بر سازمان اداری حکومت صفوی، ترجمه محمد فغفوری)
۱۶۴. Bushire: from Fishing Village to Major Port(۱۷۰۰-۱۹۲۵), in FESTSCHRIFT Dr. Mansurch Ertehadiyeh (Nezam-Mafi).
(بوشهر: از روستای ماهیگیری تا بندری عمده)
۱۶۵. Juvak kari :A Historical Introduction To A Collection Of Persian Qajar Paintings on Wood (with Gholam Reza Vatandoust) in Paul Luft and Chahryar Adle .(book).
(مقدمه ای تاریخی بر مجموعه ای از نقاشی های عصر قاجار)
۱۶۶.Agriculture in Qajar Iran (Washington, DC: Mage.۲۰۰۳) (book) .
(کشاورزی در عصر قاجار)
۱۶۷. The Art of Smoking in Iran and other uses of tobacco, in Iranian Studies ۲۰۰۲.
(فن استعمال دخانیات در ایران و سایر استفاده های تنباکو)
۱۶۸. Wall paintings and other figurative mural art in Qajar Iran (Costa Mesa: Mazda book ۲۰۰۳) (book).
(نقاشی های دیواری و سایر هنرهای دیواری عصر قاجار)
۱۶۹. Cats in Iran, in Iranian Studies ۲۰۰۳.
(گربه های ایرانی)
۱۷۰. Article Sihafa or Ruznamehnegari, in Encyclopedia of Islam.
(مدخل صحیفه یا روزنامه نگاری در دایره المعارف اسلام)
۱۷۱. The brick-workers of south Tehran: a striking record (۱۹۵۳-۱۹۷۹) in International Review of Social History (۲۰۰۴
(کارگران آجرپزی در جنوب تهران)
۱۷۲. Arduous Travel: ‘The Qandahar-Isfahan Highway in the Seventeenth Century, in Proceedings of the ۲۰۰۲ Safavid History Conference.
(بزرگراه قندهار – اصفهان در قرن هفده)
۱۷۳. Review of Scott Levi, The Indian Diaspora in Central Asia and its Trade ۱۵۵۰-۱۹۰۰, in Iranian Studies.
(نقد و بررسی کتاب پراکندگی هندیان در آسیا و تجارت آنها ۱۹۰۰ -۱۵۵۰)
۱۷۴. Review of Rene Barendse, The Arabian Sens, in Iranian Studies.
(نقد و بررسی مقاله دریاهای عربی)
۱۷۵. Review of Asghar Mahdavi and Iraj Afshar, Yazd dar Asnade Amin al-Zarb, in Iran Shenasi.
(نقد و بررسی مقاله یزد در اسناد امین الضرب اثر اصغر مهدوی و ایرج افشار)
۱۷۶. Review of Mehran Afshan and Madageni, Fotuvvat va Asnaf.
(نقد و بررسی کتاب فتوت و اصناف (چهارده رساله در باب فتوت و اصناف)، با مقدمه تصحیح و توضیح مهران افشاری – مهدی مداینی، نشر چشمه، چ اول ۱۳۸۱)
۱۷۷. Review of  aPakistani book ??
(نقد و بررسی بر کتاب پاکستانی اثرسید میر محمد بن بایزید پورانی کراچی ۲۰۰۰)
In the pipeline
آثار در دست اقدام:
۱۷۸. The Reign of Nader Shah as seen by the Dutch (book).
(حکومت نادرشاه از منظر هلندیان)
۱۷۹. The Monetary History of Safavid, Afsharid and Qajar Iran (book) with Rudi Matthee and Patrick Clawson.
(تاریخ پولی صفویه، افشاریه و قاجار)
۱۸۰. Borazjan in the ۱۹th century.
(برازجان در قرن نوزدهم)
۱۸۱. Tea, Textiles and the Weights ofTrade (book or split up in five articles).
(چای، منسوجات و محموله های تجاری)
۱۸۲. The Medical System in Qajar Persia (book).
(نظام پزشکی عصر قاجار)
۱۸۳. Article, The Judicial System in Islamic Iran, Encyclopedia Iranica.
(مدخل نظام قضایی در ایران اسلامی در دایره المعارف ایرانیکا)
۱۸۴. Diary of Jean Billon, ambassador non-extraordinaire ۱۷۰۴.
(یادداشت های روزانه جان بیلون سفیر غیر فوق العاده و معمولی)
۱۸۵. The organization and development of the army in Qajar Iran (book).
(سازمان و تحول ارتش در عصر قاجار)
۱۸۶. Bandar Abbas in Safavid Iran, paper for the fourth Safavid Round Table Bamberg.
(بندر عباس در عصر صفوی)       
منابع
امام، عباس(۱۳۹۶). انیرانی در خدمت فرهنگ و تمدن ایرانی. تهران: پژوهش و نشر یادآوران.
زندیه، حسن(۱۳۸۳). شرح حال و فهرست آثار پژوهشی دکتر ویلم فلور. ماهنامه کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، پیاپی ۸۵، صص ۶۶- ۷۵.
یاحسینی، سید قاسم(۱۳۷۸). گفتگو با دکتر ویلم فلور، ایرانشناس هلندی درباره کار، زندگی و آثارش. کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، مهر ماه، ش ۲۴، صص ۶-۱۳.
انتهای پیام