پیشکسوت کشتی و اولین خوزستانی شرکت‌کننده در المپیک، ۱۵ ماهی است که بعد از ترک اجباری سالنی که از طریق آن سال‌ها خدمات ارزنده‌ای به نوجوانان و جوانان استان داشت، خانه نشین شده است. غلامرضا قصاب، اولین کشتی‌گیر خوزستانی است که در سال ۱۹۷۶ طعم شیرین حضور در المپیک را چشید. او به مدت هشت […]


پیشکسوت کشتی و اولین خوزستانی شرکت‌کننده در المپیک، ۱۵ ماهی است که بعد از ترک اجباری سالنی که از طریق آن سال‌ها خدمات ارزنده‌ای به نوجوانان و جوانان استان داشت، خانه نشین شده است.

غلامرضا قصاب، اولین کشتی‌گیر خوزستانی است که در سال ۱۹۷۶ طعم شیرین حضور در المپیک را چشید. او به مدت هشت سال نیز کاپیتانی تیم‌ملی کشتی فرنگی ایران را برعهده داشت و در عرصه مربیگری به کشتی ایران و خوزستان خدمات ارزنده‌ای داشته است اما یک نامهربانی کافی بود تا او با سال ها تجربه، درایت و خدمتی که در امر سازندگی در کشتی داشت، ۱۵ ماه طعمِ تلخ خانه نشینی را بچشد.

قصاب که سال‌ها است به کشتی دزفول و خوزستان رونق بخشیده تا حالِ عده‌ای از جوانان شهر با حضور در سالن کشتی، خوب باشد، مردادماه سال ۱۳۹۹ مجبور به ترک سالنی شد که سال ها در آن مشغول به سازندگی بود. مالک سالن دزفول، آموزش و پرورش بود که با گرفتن حکم تخلیه، از قصاب خواسته شد که برای همیشه سالن را ترک کند. روزی تلخ برای پیشکسوت کشتی خوزستان.

البته چند روز بعد عده ای برای دلجویی از این پیشکسوت به خانه او رفتند و وعده هایی دادند از نام گذاری یکی از میادین یا معابر شهری دزفول به نام  غلامرضا قصاب تا بازگشت این پیشکسوت به سالن کشتی؛ اما انگار برای تحقق همین دو وعده، ۱۵ ماه کم بوده است.

در ادامه گفت و گوی ایسنا را با غلامرضا قصاب در خصوص آخرین وضعیت او می خوانید:

سالن را تخلیه کن و برو…

“من یک سالن از آموزش و پرورش اجاره کرده بودم که پرداختی بهای کرایه ها نیز موجود است اما چند ماه پیش در حالی که در داروخانه بودم، با من تماس گرفتند که به سالن بیا و با تو کار داریم؛ وقتی به آن جا رسیدم به من گفتند هر چه وسیله داری از سالن جمع کن و ببر و سالن را تخلیه کن زیرا قصد بازسازی آن را داریم. من هم سالن را تخلیه کردم و رفتم اما با وجود گذشت چند ماه، همان سالنی که می گفتند اگر بازسازی نشود سقف آن می ریزد، نه تنها سقفش نریخته است، بلکه همچنان درِ آن قفل بوده و بازسازی هم نشده است و آب از آب تکون نخورده است.گویا فقط  می خواستند من را از آن سالن بیرون کنند. آن هم من را که تمام دوران بچگی تاکنون را در کشتی سپری کرده ام.

مسئولان فقط وعده دادند

بعد از این که سالن را تخلیه کردم به من قول دادند که در مکان دیگری به من سالن بدهند که متاسفانه تمام حرفهای شان وعده بود و تنها می خواستند من از سالن قبلی بیرون کنند. حتی دیگر از شاگردهایم خبری ندارم. اکنون دست خالی و تنها مانده ام و فقط روزانه برای سلامتی خودم ورزش می کنم. شورای شهر دزفول نیز به خانه ما آمد و حتی گفتند که قصد داریم میدانی را در دزفول به نام تو کنیم که این کار را هم نکردند. البته این موضوع برای من اهمیتی ندارد و نظر خودشان است که انجام بدهند یا ندهند. منظور من این است که به وعده های شان عمل نکردند و تنها کسی که خیلی پیگیر وضعیت من است و هر وقت با او صحبت می کنم، دلگرمی برای من است، ‌آقای فرهمند فرماندار دزفول است که باید از حمایت ها و دلگرمی هایش قدردانی کنم.

قدر پیشکسوت را نمی دانند

مسؤلان با این بی مهری هایشان من را خانه نشین کرده اند. من کمبودی در زندگی ندارم اما من یک مربی سازنده بودم. اکنون هم برای این که به نوه ام کشتی را آموزش دهم، پتویی در خانه پهن می کنم و بعد به او آموزش می دهم. می خواهم بگویم آموزش کشتی جزو علاقه مندی های من است. آن وقت مربیانی که سازندگی نداشته اند، اکنون سالن دارند و من که المپیک رفته ام و صاحب چندین مدال بین المللی هستم باید در خانه و گوشه نشین باشم. متاسفانه قدر پیشکسوت را نمی دانند و حرمت پیشکسوت را نگه نمی دارند.

خانه نشینم کرده اند

من ۱۲ سال عضو تیم ملی کشتی فرنگی ایران بودم و پوشیدن دوبنده تیم ملی کار آسانی نیست. من ستاره مسابقات کشتی این مملکت بودم و آیا این حق من است که من را خانه نشین کرده اند. آن ها با این کارشان یک پیشکسوت را در حالی که همچنان علاقه مند به انتقال تجربیات خود به نسل جوان است، خانه نشین کرده اند. من الان روی پای خودم هستم و می خواهم کار کنم و تمام علاقه مندی ام  به این رشته را به جوانان آموزش دهم ولی معطل مانده ام و کسی حمایت نمی کند. وقتی یک پیشکسوت تمام عمر و زندگی خود را روی یک رشته گذاشته است باید به او بها بدهند تا او نیز بتواند تمام آن چه طی این سال ها  اندوخته است به نسل جوان انتقال دهند و مانع خدمت و انتقال تجربیات او نشوند. اگر مجموعه ورزشی های تهران را ببینید در همه آن ها از مربیان باتجربه استفاده شده است اما آیا به صلاح است که در دزفول یک سالن فقط دست بک نفر باشد و آیا نباید نظارتی بر این موضوع باشد تا پیشکسوتی مثل من خانه نشین نشود.

این رفتار با من سزاوار است؟

تمام  سلامتی ام را در دورانی که کشتی می گرفتم با وزن کم کردن و تمرینات پرفشار از دست داده ام. آیا این نوع رفتار حق من است ؟ آیا پاداش آن همه سال و خدمت این است که در خانه بنشینم، آیا این رفتار سزاوار است. نمی دانم باید اسم این نوع رفتار با من را چه بگذارم. در این مدت نیز تنها کسی که از کشتی خوزستان سراغم  را می گیرد،‌ آقای کجباف دبیر سابق هیات کشتی است. آقای عبدالخانی هم به تازگی رئیس هیات کشتی خوزستان شده است که مدتی پیش با او تماس گرفتم و قرار بود که پیش من بیاید که متاسفانه هنوز خبری از او نیست ولی شنیده ام قصد کمک به کشتی خوزستان را دارد. او هفت ماه است که عهده دار مسئولیت هیات کشتی استان شده است که در این مدت با کرونا نیز درگیر بوده ایم و باید ببینیم برنامه او در ادامه چیست و چه زمانی قرار است، جلسه همفکری بگذارد و پیشکسوتان ارزشمند کشتی استان را دور هم جمع کند و از تجربیات آنها استفاده کند. فعلا صبوری می کنیم تا ببینیم آقای عبدالخانی چه زمانی این اقدامات را برای بهتر شدن روند کشتی استان انجام می دهد.”

انتهای پیام